بازبینی رفتارهای زنانه:

مرد: من هیچ تمایلی نسبت به همسرم در خصوص روابط زناشویی ندارم.

-شما تازه ازدواج کرده اید؟

مرد: حدودا 3 الی 4 سال است که ازدواج کردیم.

-فرزند هم دارید؟

مرد: خیر.

-شما اوایل ازدواج هم نسبت به همسرتان سرد بودید یا اخیرا" سرد شده اید؟

مرد: واقعیت این است که رفتارهای همسرم سبب این سردی شده است. رفتارهای همسرم کاملا مردانه است و ظرافت های زنانه ندارد. خواهش من این است مرا راهنمایی کنید.

 

متاسفانه وضعیت شغلی و تربیت خانوادگی برخی خانم ها باعث می شود لطافت های زنانه را نداشته باشند. گاهی خود دختران اظهار می کنند که اصولا نسبت به هم سن و سال های ما از جانب جنس مخالف توجه می شود اما به من خیر.

این موضوع به شیوه تربیت خانواده برمی گردد یا جزو خصوصیات ژنتیکی آنها است؟

این مشکل هم به جنبه آموزشی و تربیتی فرد بستگی دارد و هم در مواردی ممکن است مادری که لطافت های زنانه ندارد دختر او هم این رفتارها را الگوبرداری کند. گاهی تاکیدهای نادرستی که از والدین دریافت می کند سبب این رفتارها می شود، برای مثال پدر دخترش را تشویق به رفتارهای مردانه می کند چون فکر می کند که دخترش اینگونه احساس امنیت می کند، در صورتی که دختر او در زندگی زناشویی با همسر آینده اش دچار مشکل می شود.

منظور شما این است که یک زن می تواند در طول زندگی اش حافظ ارزش ها باشد اما ظرافت های زنانه اش را نیز حفظ کند؟ پس به طور متقابل مرد نیز باید خصوصیات مردانه را داشته باشد.

بله. متاسفانه این حس نسبت به آقایان از طرف خانم ها یا نسبت به خانم ها از طرف آقایان وجود دارد. مثلا خانم بیان می کند که شوهرم مانند خانم هاست، خیلی راحت گریه می کند و آدم احساسی است و من هیچ تمایلی نسبت به او ندارم. مطلوب این است که ما در نقش جنسیتی خودمان کامل باشیم و رفتارمان کاملا متناسب با جنسیت ما باشد. طبیعتا این اتفاق در جاذبه جنسی همسرمان تاثیرگذار است.

حال در برخی موارد بیان می شود که من همسرم را بسیار دوست دارم، او فرد بسیار مهربان و خوبی است اما من هیچ تمایلی نسبت به او ندارم و نمی دانم باید چه کار کنم؟ در این موارد ما در قدم اول، شوهر را مورد بررسی قرار می دهیم که اساسا به لحاظ روان شناختی بخش میل که در مغز قرار دارد در سلامت به سر می برد یا خیر؟

پس از بررسی در می یابیم که آقا سالم است چون نسبت به خانم های دیگر تمایل دارد و فقط نسبت به همسرش تمایل ندارد. سپس خانم این آقا را مورد بررسی قرار می دهیم مانند اینکه خانم رفتارهای مردانه از قبیل پرخاشگری، تحکم مردانه، عدم لطافت و دلبری های زنانه و یا آرایش های نا مناسب دارد. بعد از مراجعه، تازه خانم متوجه می شود که همسرش میل به جنس مخالف دارد و فقط به خود او میل ندارد. معمولا این زوج ها ابتدا به اورولوژیست ها مراجعه می کنند و اورولوژیست بعد از بررسی آنها را به روانشناس ارجاع می دهد. در گام اول، برای خانم پذیرش این امر بسیار سخت است و ابتدا انکار شدیدی توسط خانم رخ می دهد. بعد از پذیرش این موضوع تازه به این مرحله می رسد که حال چه باید کرد؟ در این وضعیت ما به خانم توصیه می کنیم که رفتارهای خود را مانیتور کند. یعنی یک مدت در هر مکانی که هست (مثلا" در محیط کار) رفتارهای خود را توسط دوربین فیلمبرداری ظبط و بعدا" مشاهده کند.

حتما" نیاز هست که این رفتارها باز بینی شود؟

بله .حتما" اینگونه است. چون این رفتارها به طور طبیعی در نهاد خانم ها قرار داده شده و اصلا" به این بینش نرسیده است.که واقعا" رفتارهای من با رفتارهای یک زن مغایرت دارد.

به این خانم ها چه تمرین هایی می دهید؟ چگونه باید رفتارشان را تغییر دهند؟

باید خود این افراد به نتیجه برسند که چه تفاوتی با خانم های دیگر دارند.گاهی اوقات بهتر است این فیلم برداری ها از یک مهمانی زنانه باشد و از خودشان فیلم تهیه کنند،سپس رفتار خود را با رفتار خانم های کناری و هم صحبتشان مقایسه کنند و تفاوت ها را دریابند. بعد از اشراف به این موضوع، حتما" به یک الگوی مناسب نیاز است.قاعده کلی این است که الگوی مناسب را در فامیل،دوست یا آشنا انتخاب کرده، مدتی را با وی رفت و آمد و نشست و برخاست کنند تا بر اثر رفت و آمد به تدریج الگو برداری صورت گرفته و تلاش نمایند آن رفتار ها را در خودشان پیاده کننند. گاهی اوقات ما تمرین های اغراق آمیزی از رفتار یک زن را نیز به وی می دهیم.برای مثال یک شعر یا متن عاشقانه را به وی می دهیم تا با لطافت اجرا کند و به تدریج با انجام این تمرین ها به لطافت لازم برسد.

آیا باز هم تمرین دیگری وجود دارد؟

گاهی این رفتار مبالغه آمیز را در پوشش نیز به آنها می دهیم.مثلا" از آنها می خواهیم از کفش پاشنه بلند استفاده کنند.زیرا وقتی کفش راحتی به پا می کنیم می توانیم به سرعت راه بررویم.به این خانم ها توصیه می کنیم که چندین ماه از کفش پاشنه بلند استفاده کنند. زیرا کفش پاشنه بلند نیاز به مراقبت دارد و باید آرام و خرامان پا را روی زمین قرار دهیم. در نتیجه آن نرمش و لطافت لازم را در حرکت کردن به یک زن می دهد.گاهی به آنها پیشنهاد می کنیم که از کلاس های ورزشی رفتارهای موزون استفاده کنند. این کلاس ها به زن کمک می کند به تدریج ظرافت های دست، گردن و رفتارهای ظریف را یاد بگیرد و تمرین کند.با خواندن شعر و متن های عاشقانه، لحن وی زنانه می شد،چون گفت و گوی یک زن در قلب شوهر بسیار تاثیرگذار است. در قرآن نیز به زنان خطاب شده که با مردهای نامحرم با لحن ملایم صحبت نکنید. زیرا این لحن در قلب مرد تاثیر می گذارد و اگر مرد انسان بیماری باشد،ممکن است به شما نظر نامناسبی پیدا کند.بنابراین لحن زنانه در کشش جنسی شوهر نسبت به زن بسیار تاثیرگذار است.

گاهی اوقات خانم ها وقتی به سن میانسالی می رسند،چون خود را تنها مادر می دانند فکر می کنند برایشان بد است که رفتار لطیف زنانه داشته باشند یا عادت می کنند که با شوهرشان هم مادرانه رفتار کنند که در همه این موارد سبب وارد آمدن آسیب جدی به روابط زناشویی می شوند. توصیه ما این است که درست، شما مادر هستید اما با همسرتان کماکان با لحن نرم و دلبری های زنانه رفتار کنید تا تمایلات جنسی او کاهش نیابد.

در برقراری رابطه جنسی مناسب،ابراز احساسات چه جایگاهی دارد؟

رفتار عاطفی، در ابراز احساسات خود را بروز می دهد.زیرا احساس یک هیجان درونی است.ابراز احساس می تواند به اشکال مختلفی صورت گیرد،مثلا" به صورت کلامی در آغاز به ذهن می رسد که هر کسی که قدرت بیان احساس را دارد می تواند احساساتش را بروز دهد یا رفتاری یا دیداری،گاهی اوقات ابراز احساس از زبان بدن نشات می گیرد. گاهی دو نگاه به همدیگر بدون رد و بدل شدن هیچ کلامی، عمیق ترین عواطف را منتقل می کند.

مهارت ابراز احساس صرفا" از طریق زبان نیست. یک انسان بالغ عاطفی باید بر روی زبان بدن هم تسلط داشته باشد.باید بداند که چگنه رفتار کند پیامش منتقل می شود.گاه نحوه تکان دادن سر و دستان انتقال احساس می کنند،گاهی افراد فکر می کنند همین که دست فردی را بگیرند و فشار دهند به معنای ابراز احساس است.در پاسخ باید گفت:خیر ،اینطور نیست.حتی چگونگی نگاه داشتن دست نیز مهارتی دارد.ابراز احساس یک مهارت است که در ابعاد مختلف خود را نشان می دهد.

بسیاری از رفتارها انتقال دهنده محبت هستند. برای مثال وقتی مرد وارد منزل می شود،همسرش منتظر می ایستد تا او لباس بیرون را از تن در بیاورد و آن را بگیرد و آویزان کند، این شوق و انتظار به معنای محبت و دوست داشتن است.افراد باید بدانند چگونه رفتارهای عاطفی خود را مدیریت نمایند.

در مراجعه ای زن جوانی از شوهرش گلایه مند بود که شوهرش به او ابراز احساسات نمی کند و وضعیت او برای همسرش مهم نیست.هسرش در پاسخ گفت:یک روز به خاطر همسرش تهران تا قزوین را طی کرده است.مرد معتقد بود معنی این اقدام دوست داشتن است.همسران در برآوردن نیازها و انتظارات یکدیگر مسئولیت دارند.زمانی که زوجین بله میگویند، در حقیقت به تمام نیازها و انتظارات همسرشان بله می گویند.زن و شوهر موظف هستند اگر خجالتی هستند،بلد نیستند و نمی وانند ابراز احساس کنند، یاد بگیرند.در مثال قبلی به آقا پیشنهاد و توصیه می شود که دوستت دارم را بگوید.به خانم هم توصیه می شود کمی بازتر بنگرد و بداند که شوق و اشتیاق ،توجه ،سرویس دادن و مراقبت کردن ها همه به معنی دوستت دارم هستند.اگر به همه اینها توجه شود غنای عاطفی فرد افزایش پیدا می کند و فرد دیگر فکر نخواهد کردکه یک چهارم لیوان عاطفه اش پر است.بلکه فکر می کند سه چهارم لیوان عاطفه اش پر است.

به افرادی که نمی توانند در کلام ابراز احساسات کنند توصیه می شود به کلاس های آموزش تئاتر بروند و در آنجا با دیدن ایفای نقش های مختلف یاد بگیرند بر لحن خود و زبان بدن تسلط پیدا کنند.تک تک افراد برای نگاه داشتن کانون خانواده باید سرمایه گذاری نمایند،البته این سرمایه گذاری مانند سرمایه گذاری آغاز ازدواج نیست.منظور از سرمایه گذاری این است که هر از چندگاهی به زندگی نگاهی بیاندازید و ببینید زندگی شما به کجا رسیده و برای ادامه زندگی باید چه میزان سرمایه گذاشت؟

زانی که بیان می شود 85 درصد رضایتمندی روز زوجین به رابطه زناشویی در شب باز می گردد. یعنی سرمایه گذاری افرا بسیار ارزشند است.فرد قرار نیست بازیگر تئاتر شود و فقط برای یادگیری مجموعه ای از رفتارها به این کلاس ها برد،او باید وقت و انرژی صرف کند،موانع درونی سر راه خود را بردارد و خود را تغییر ده.

اکثر زن و شوهرهایی که تصور می کنند فقط یک مشکل دارند و آن این است که رابطه زناشویی آن ها قطع شده است، به تدریج و بعد از مدتی درمی یابند در تمام روابط عادی روز نیز دچار مشکل شده اند.برای مثال به دلیل بیماری و نه به دلیل قطع عواطف،روابط زناشویی قطع شده و یا در حد غیر قابل انتظاری کاهش یافته است.

اغلب اوقات همسران نیاز به آموزش دارند.زبان احساسی همسر را چگونه می توان درک نمود چگونه می توان خواسته های خود را بیان کرد؟

هر فردی در ابعاد مختلف زندگی خود سرمایه ای دارد و آن سرمایه انرژی اوست.اگر برای سرمایه عاطفی هر فردی،ظرفی در نظر گرفته شود،روابط عاطفی شخص در این ظرف چه میزان است؟اگر ظرف عاطفی لبریز باشد فرد حال خوبی دارد و اگر تهی باشد فرد از نظر عاطفی فقیر است.اگر ظرف عاطفی میانه باشد جای شکر باقی می ماند.اگر افراد در افق بازتر و وسیع تری رفتارهای عاطفی همسرشان را درک نمایند،انگیزه بیشتری به دست خواهند آورد.

افراد در آغاز ازدواج موظف هستند موانع درونی خود و تمام رفتارهایی را که همسرشان در بستر خانوادگی خود آموخته است و راه های ابراز عواطف و احساسات را شناسایی نمایند.مثلا" ممکن است فردی از همسرش توقع داشته باشد که وقتی به منزل والدین همسر می رود در کنار او بنشیند و زمان را با هم سپری کنند.اما آن شخص به دلیل بستر فرهنگی که در آن رشد یافته اظهار می کند که در خانواده وی نشستن آنها کنار هم ،بی احترامی به بزرگ تر ها تلقی می شود.اگر این دو بدون شناخت و درک،با یکدیگر ازدواج نمایند همسرش در کنار وی ننشستن را به پای دوست نداشتن و بی احترامی  میگذارد و آسیب عاطفی خواهد خورد.اما اگر بستر فرهنگی او را درک کند برای او مشکلی پیش نخواهد آمد.

اگر رفتارهای عاطفی همسرتان را درک نمایید،احساس غنای عاطفی و رضایتمندی بیشتری خواهید کرد.اگر فرد احساس غنای عاطفی نکند، شب در بستر نیز سرد می شود.رابطه زناشویی باید تغذیه کننده روز باشد و در نتیجه اگر در طول روز مشکلی رخ دهد زن و شوهر با هم آن را حل خواهند کرد.افرادی که رابطه زناشویی گرم ،عمیق و صمیمانه ای دارند سخت ترین مسائل را در طول روز به آسانی پشت سر می گذارند.زیرا عمیقا" از جای دیگری تغذیه شده اند.

رابطه جنسی بدون عیب ،بدین معنا نیست که افراد فقط از نظر جسمی به لذت برسند.البته قطعا" لذت جسمی لازم است ما اصلا" کفایت نمی کند.برای مثال ،اگر خانمی همسر تلخ زبانی باشد اما کل روز را در آرایشگاه به سر ببرد،گران ترین عطرها و با کیفیت ترین لوسیون های بدن را استفاده کند،از شمع های گران قیمت و موزیک استفاده نماید تا لحظات عاشقانه ای را خالی از عاطفه ای عمیق رقم بزند باز هم موفق نخواهد بود.

باید زمینه عاطفی قوی و احساسی ، زیر بنای روابط باشد تا با در کنار هم بودن و برقراری ارتباط جنسی که هم زن و هم مرد از آنها بهره می برد،زن و مرد تکمیل شوند و بتوانند به آسانی در طول روز با مشکلات دست و پنجه بیندازند و آنها را حل نمایند.

فرد اگر در طول روز عواطف همسرش را به صورت زبانی یا رفتاری زخمی نماید و یا همسرش با بی اعتنایی و سردی ،حس عاطفی او را خدشه دار سازد. شب اگر برترین رفتارهای عاشقانه زن و شوهری را هم برقرار نماید کفایت نخواهد کرد.زیرا در طول روز با رفتارهایشان ، به یکدیگر احساس بی ارزشی داده اند و با بی اعتنایی ها ،عزت نفس یکدیگر را زخمی کردند و قطعا" با این وجود احساس عمیقی از روابط زناشویی ایجاد نخواهد شد.